تاریخ : 22. دى 1391 - 8:51   |   کد مطلب: 3262
هیچ مناسبتی در تقویم تشیع نیست که سید رضا مؤید برای آن شعری نداشته باشد و مداحی را نمی‌توان پیدا کرد که اشعری از او را در حافظه نداشته باشد. همچنین علاوه بر تجربیات موفق در قالب‌های کلاسیک ادبی، نوحه‌ها و دم‌های زیادی از وی به یادگار مانده است که بارها شنیده‌ایم و با آن‌ها اشک ریخته‌ایم، یا رباعی‌های ماندگاری که بارها در حرم امام رضا (ع) زیر لب زمزمه کرده‌ایم

 

من کیستم؟ گدای تو یا ثامن‌الحجج

شرمنده عطای تو یا ثامن‌الحجج

بالله نمی‌روم بَرِ بیگانگان به عجز

تا هستم آشنای تو یا ثامن‌الحجج

هنر متعالی رسانه‌ای برای انتقال مفاهیم و اندیشه‌های ناب معرفتی است و شعر در این بین رسالت بزرگ‌تری بر دوش دارد. گواه آن هم می‌تواند ابیاتی باشد که واقعه‌ای را در دل تاریخ زنده نگاه می‌دارند و با ترسیم حقیقت، جبهه‌ی حق و باطل را مشخص می‌کنند. شاعرانی که اینگونه شعر را باور کرده‌اند، همواره می‌کوشند از قریحه‌ی خود در حساس‌ترین مواقع به بهترین نحو بهره ببرند و آثاری خلق کنند که به جا و تاثیرگذار باشد. پس از انقلاب اسلامی کم نبودند شاعرانی که با چنین هدفی در میدان حاضر شدند و با هنرشان از دین و میهن خود دفاع کردند؛ از جمله سید رضا مؤید خراسانی که اشعارش نمونه‌ی روشنی از بصیرت دینی و انقلابی می‌باشد.

سید رضا موید سال ۱۳۲۱ در مشهد مقدس دیده به جهان گشود و تحصیلات مقدماتی را مکتب‌خانه‌ پشت سر گذاشت. علاقه‌ی او به شعر باعث شد که خیلی زود سراغ دیوان‌های قدیمی برود و لذت شعر کهن به ویژه اشعار حافظ را در نوجوانی تجربه کند. گسترده‌تر شدن علاقه‌اش، او را به کتابخانه‌ی آستان قدس رضوی رساند و ساعت‌ها مطالعه‌ی دیوان‌های مختلف در جوار حضرت رضا -علیه السلام- را به او هدیه داد. دوازده سالگی خود را پشت سر می‌گذاشت که نخستین شعرش را سرود و حسن مطلعی شد برای پرواز در آسمان روحانی شعر.

صفا و صمیمیت بارزترین ویژ‌گی اخلاقی سید رضا مؤید است و با نگاهی اجمالی به اشعار وی می‌توان این صفا و صمیمیت را در سروده‌هایش نیز به تماشا نشست. اشعار مؤید بدون تکلف و رها از چارچوب‌های مصنوعی است و با همه‌ی سادگی‌اش در نگاه اول لذت بخش می‌شود. آنگونه که خود مؤید می‌گوید با عنایت حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) مضامین سروده‌هایش همه در ریشه در آیین و مذهب دارند؛ چنین است که برای مخاطب، این اشعار چون بیان اعتقادات و درونیات شاعر هستند و از دل برمی‌آیند، بسیار دلنشین می‌شود. نکته‌ای که در خوانش اشعار او باید در نظر گرفت این است که نباید در آثار مؤید دنبال فرم و اتفاقات زبانی متفاوت باشیم؛ بلکه می‌بایست از مضامین، عاطفه و احساس، طنین کلام، هم‌ذات پنداری و… در شعرهای او لذت برد:

در سینه‌ام جمال علی نقش بسته است

این سینه را به سینه‌ی سینا نمی‌دهم

سرمایه‌ی محبت زهراست دین من

من دین خویش را به دو دنیا نمی‌دهم

گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا

یک ذره از محبّت زهرا نمی‌دهم

و یا نمونه‌ی دیگری که مانند شعر فوق بارها شنیده‌ام و با آن زلف گره زده‌ایم:

الا که راز خدایی، خدا کند که بیایی

تو نور غیب نمایی، خدا کند که بیایی

شب فراغ تو جانا، خدا کند که سرآید

سرآید و تو بیایی، خدا کند که بیایی

دمی که بی تو بر آید، خدا کند که نباشد

الا که هستی مایی، خدا کند که بیایی

آیات و روایت به همراه سیره‌ی زندگی اهلبیت و داستان‌های تاریخی در شعرهای مؤید بسیار به چشم می‌خورد و نکته‌ی مشهود در این بهره‌گیری به جا و بی‌ایراد بودن آن است. در واقع دقت نظر او باعث شده است که بتوان اشعارش را سند قرار داد و بر صحت آنچه نوشته است تاکید کرد. در شعری که برای فرار سیدن ماه رجب و میلاد امیرالمونین (ع) سروه است می‌خوانیم:

ماه مولا شد حدیث طیر را با ما بخوان

در ولایش آشنا و غیر را با ما بخوان

در توسل شبّر و شبّیر را با ما بخوان

«یا مَن أرجوهُ لکلِّ خیر» را با ما بخوان

و یا از لحظه‌ی شهادت علی اکبر و حضور حضرت سیدالشهدا (ع) بر بالین او می‌نویسد:

یا رب این دشت بلا این من و این اکبر من

هر چه را داشتم ای دوست فدایت کردم

آن خلیلم که ذبیحم نکند فدیه قبول

وین ذبیحی است که قربان به منایت کردم

هیچ مناسبتی در تقویم تشیع نیست که سید رضا مؤید برای آن شعری نداشته باشد و مداحی را نمی‌توان پیدا کرد که اشعری از او را در حافظه نداشته باشد. همچنین علاوه بر تجربیات موفق در قالب‌های کلاسیک ادبی، نوحه‌ها و دم‌های زیادی از وی به یادگار مانده است که بارها شنیده‌ایم و با آن‌ها اشک ریخته‌ایم، یا رباعی‌های ماندگاری که بارها در حرم امام رضا (ع) زیر لب زمزمه کرده‌ایم، همچون:

محبوب رضاست هر که دل ریش‌تر است

از کعبه صفا این حرم بیش‌تر است

اینجاست طبیبی که ندارد نوبت

هر دل که شکسته‌تر بود پیش‌تر است

اشعار سید رضا مؤید تنها به مدح و منقبت اهلبیت -علیهم السلام- خلاصه نمی‌شوند، بلکه اشعار انقلابی و حماسه سرودهای دفاع مقدس نیز در دریای اشعار او موج می‌زند. مؤید چه در زمان انقلاب و چه در گرماگرم جنگ با قلم خود به مبارزه مشغول بود و این دفاع از حقیقت، مورد توجه مقام معظم رهبری نیز قرار گرفت:

« به برخى از موضوعات در شعرهاى آئینى کم پرداخته می‌شود؛ از جمله، موضوعات مربوط به مسائل انقلاب، مسائل جنگ و دفاع مقدس. البته در یک دوره‌اى خیلى خوب بود. همین آقاى مؤید در زمان جنگ وقتى جنازه‌هاى شهدا را به مشهد مى‌آوردند، شاید هر روزى یا هر چند روزى یک غزل می‌گفت و مداح‌ها این‌ها را می‌خواندند… الآن جاى این اشعار خالى است.» (۲۵ خرداد ۱۳۹۰ – بیانات در دیدار با شعرای آیینی)

در کنار شعر سرودن برای ذوات مقدس اهلبیت –علیهم السلام- خادم آستان قدس رضوی بودن از بزرگ‌ترین افخاراتی است که به استاد سید رضا مؤید عنایت شده و «گل‌های اشک»، «جلوه‌های رسالت»، «نغمه‌های ولایت»، «سفینه‌های نور» و «چکامه عشق» مجموعه اشعاری هستند که تا کنون از وی منتشر شده است.

استاد رضا مویدمهر تو را به عالم امکان نمی‌دهم

این گنج پر بهاست من ارزان نمی‌دهم

گر انتخاب جنت و کویت به من دهند

کوی تو را به جنت و رضوان نمی‌دهم

نام تو را به نزد اجانب نمی‌برم

چون اسم اعظم است به دیوان نمی‌دهم

جان می‌دهم به شوق وصال تو یا حسین

تا بر سرم قدم ننهی جان نمی‌دهم

ای خاک کربلای تو مهر نماز من

آن مهر را به ملک سلیمان نمی‌دهم

ما را غلامی تو بود تاج افتخار

این تاج را به افسر شاهان نمی‌دهم

دل جایگاه عشق تو باشد نه غیر تو

این خانه‌ی خداست به شیطان نمی‌دهم

گرجرعه‌ای ز آب فراتت شود نصیب

آن جرعه را به چشمه‌ی حیوان نمی‌دهم

تا سر نهاده‌ام چو «مؤید» به درگهت

تن زیر بار منت دونان نمی‌دهم

منبع: تریبون مستضعفین- محمد غفاری

دیدگاه شما

سایت رهبر معظم انقلاب
مرکزآموزش علمی کاربردی الوان ثابت