به گزارش پایگاه خبری تحلیلی کورنگ ، قحطی های اواخر قاجار به حدی کام ایرانیان را تلخ کرد که همواره در سابقه ذهنی شان با شک و تردید، بدبینی به دخالت اجنبی در کشت و زراعت این سرزمین می نگرند، تجربه ای که قرار بود دوباره تکرار نشود اما آنچه این روزها در وزارت کشاورزی و علوم و سازمان مدیریت و برنامه ریزی می گذرد نشان از قوت گرفتن دوباره یک فاجعه ملی است.

حکایتی که قاعدتا رسیدگی به آن بر عهده نهادهای امنیتی است.

در سال ۱۳۷۸ درست زمانی که عیسی کلانتری وزیر کشاورزی بود نشان دولتی به نام مدال طلای کشاورزی ایران نام گرفت هر چند پس از سرآمدن دوره اصلاحات وزیر کشاورزی دولت بعد از وجود این مدال احضار بی اطلاعی کرد اما عیسی کلانتری و دوستانش ادعا داشتند این مدال طرحی برای پژوهشگران و محققانی است که به رشد کشاورزی این سرزمین اهتمام می ورزند.

با این اوصاف اگر بدانیم که این مدال تنها سه بار دریافت شده است و سه نفری که البته هیچ کدامشان ایرانی نیستند دومدال اول در سالهای ۷۸ و ۷۹ به دو امریکایی اهدا می شود .

این سه تن چه کردند؟ که حایز گرفتن مدال طلای کشاورزی از مقامات ایرانی شدند؟

در سال ۱۹۷۴ زمانی که از طرحی بهره برداری شد که ایالات متحده کنترل غذای جهان را به دست بگیرد تا در تقابل با ملت ها آنچه که در ویتنام برایش پیش آمد به وقوع نیفتد.

در این طرح کنترل غذا لازمه کنترل ملت هاست، فعالیت یک خانواده ثروتمند یهودی بر مطالعه بر روی بذزهای کشاورزی در کشورهایی ثل هند فیلیپین آغاز شو و سرانجام آنها را به منابع عظیم بذر تبدیل کرد، آنها برای توسعه فعالیت هایشان یک مرکز طالعاتی در نروژ به نام انبار بذرها به راه انداختند.

ادعای آنها این بود که این مرکز قرار است قویترین ژنوم بذرها را تولید کند و از بهترین بذرهای جهان نگهداری کند تا در آخر الزمان بتواند تامین غذا برای انسان باشد. بنابراین بهترین گونه های زیستی جهان را در اختیار گفتند.

دانشمند بذرشناسی که برنده جایزه صلح نوبل بود و پدر انقلاب سبز در کشاورزی نامیده می شد او با کمک راکفلرها بنیاد جهانی غذا را تاسیس کرد تا فعالیت آنها را در هند فیلیپین مکزیک و افریقا پیگیری کند، همان کسی که اولین مدال طلای کشاوررزی را از عیسی کلانتری در سال ۱۳۷۸ گرفت.

گرداف کوش دومین جایزه مدال طلای را از رئیس دولت اصلاحات محمد خاتمی گرفت ارتباط تنگاتنگ این فرد با کمپانی های اسراییل به حدی روشن است که بارها از آنها بابت حمایت مالی تشکر کرده است.

گویا مافیای تراریخته توطئه نفوذ بنیاد راکفلردر کشاورزی ایران و پروژه تراریخته کردن ایران است و مدیران ناتوانی که هیچ اعتقادی به توانمندی دانشمندان ایرانی ندارند و خود کفایی کشاورزی را تمسخر وجوایز کشاورزی ایران را به بیگانگان می دهند و دانش آموختگان راکفلری را تربیت می کنند تا کشاورزی ایران را ترایخته کنند.

سلامت مردم چیزی نیست که عده ای مدیر نالایق و نفوذی آن را بازی دست خود کنند.
دادن مدیریت غذای کشور به دست دانشمندان جوان و انقلابی و جهادی که با شعار ما می توانیم نشان داده اند که کشور پهناور ایران توان تامین غذای بیش از ۱۵۰ میلیون نفر را دارد.

نفوذ بنیان راکفلر و دانش آموختگان بنیاد راکفلر که اینک سرکردگان تراریخته کردن ایران هستند و بررسی حضور آنها در مراکز تحقیقاتی استراتژیک خطر نفوذ در کشاورزی و کنترل غذای ملت ایران را پر رنگ تر می کند.

باید هشیار باشیم که دشمن در مراکز حیات تصمیم گیری ایران نفوذ کرده است.

انتهای پیام/ص