
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی کورنگ ،مسئله اینترنشنال، یک اختلاف سلیقه رسانهای یا رقابت حرفهای ساده نیست؛ موضوع بر سر «نقش واقعی رسانه» است. رسانه یا گوینده است یا شنونده. گوینده، تولیدکننده معناست، قدرت را به پرسش میکشد و حتی در برابر منافع صاحبان سرمایه خود میایستد. شنونده اما دستور کار را از بیرون میگیرد، خطوط قرمز را دیگران تعیین میکنند و خروجیاش چیزی جز بازتولید روایتهای از پیشساختهشده نیست.
بررسی الگوی پوشش خبری اینترنشنال در پروندههای حساس منطقهای، بهویژه موضوعات مرتبط با ایران، فلسطین و محور مقاومت، از وجود یک سوگیری ساختاری پایدار حکایت دارد. در این الگو، رژیم صهیونیستی غالباً در جایگاه «کنشگر امنیتی» و ایران در نقش «منبع تهدید» بازنمایی میشود. این چارچوببندی تکرارشونده نه تصادفی است و نه ناشی از خطای موردی؛ بلکه حاصل شنیدن مستمر از یک منبع مشخص و بازتولید همان روایت است.
نشانه اصلی این وابستگی، منابع خبری است. بخش قابل توجهی از گزارشها، تحلیلها و حتی تیترها، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم متأثر از رسانهها، نهادهای امنیتی و مقامات اسرائیلی است. همزمانی روایتها، تشابه واژگان و اولویتبندی یکسان اخبار، نشان میدهد اینترنشنال پیش از آنکه به دنبال کشف واقعیت باشد، در پی انتشار نسخهای از واقعیتِ مطلوب دیگران است.
در بزنگاههای حساس، این رسانه معمولاً پیش از تکمیل اطلاعات و بدون ارائه روایتهای متقابل، روایت همسو با اسرائیل را منتشر میکند. در این فرآیند، زمینههای تاریخی، حقوقی و انسانی عمداً حذف میشوند تا مخاطب تنها با یک تصویر ناقص اما جهتدار مواجه شود. نتیجه چنین رویکردی، نه آگاهیبخشی، بلکه هدایت افکار عمومی است.
اینترنشنال صرفاً خبر مخابره نمیکند؛ «معنا» تولید میکند. معنایی که در آن، مقاومت به خشونت تقلیل مییابد، دفاع مشروع به تهدید امنیتی تبدیل میشود و تجاوز، در قالب اقدام پیشدستانه بازتعریف میگردد. این جابهجایی مفهومی، قلب جنگ شناختی است؛ جنگی که سالهاست رژیم صهیونیستی آن را با اتکا به ابزار رسانهای پیش میبرد.
ادعای ادارهشدن این رسانه تحت تدابیر اسرائیل، اگرچه در سطح حقوقی نیازمند اسناد رسمی است، اما در سطح تحلیل رسانهای، رفتار حرفهای خود رسانه بهمثابه سند عمل میکند. انتخاب کارشناسان همراستا، تکرار چهرههای محدود با تحلیلهای مشابه، حذف صدای مخالف، فقدان پرسشهای جدی از روایتهای اسرائیلی و تمرکز افراطی بر برجستهسازی اخبار منفی علیه ایران، همگی نشانههای وابستگی گفتمانی است.
در جمعبندی، اینترنشنال را نمیتوان گویندهای مستقل دانست. این رسانه بیشتر شنوندهای منضبط است که آنچه از تلآویو میشنود، با بستهبندی حرفهای و ظاهری بیطرفانه به مخاطب فارسیزبان منتقل میکند. رسانهای که جرأت نقد ساختاری اسرائیل را ندارد، هرچقدر هم پرحجم و پرسروصدا علیه ایران تولید محتوا کند، نمیتواند مدعی استقلال و آزادی باشد. معیار روشن است: رسانه آزاد، پیش از هر چیز، گوش خود را از فرمان بیرونی میبندد؛ امری که در عملکرد اینترنشنال بهروشنی غایب است.
یادداشت: وحید رستمی
دیدگاه شما