تازه ترین مطالب

تاریخ : 15. فروردين 1392 - 13:11   |   کد مطلب: 4868

 

شهید اروجعلی بهرامی در سال 1343 در یک خانواده مذهبی در روستای قباق تپه دیده برجهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در روستا گذراند و به دلیل مشکلات و کار در صحرا از تحصیل در دوره راهنمایی باز ماند.خدمت سربازی را در گیلان غرب گذراند و بعد از اتمام سربازی راهی جبهه جوانرود شد. در آنجا نیز به گفته دوستانش به سخت ترین قسمت یعنی تخریب رفت و بالاخره در تاریخ 27/3/63 پس از 14ماه حضور فعال درجبهه در حالی که بیش از پنج ماه از ازدواجش نگذشته بود در عملیات مین گذاری برای جلوگیری از نفوذ دشمن براثر اصابت ترکش خمپاره به درجه شهادت نایل آمد......فرازهایی از وصیت نامه شهید

 

به نام خدا

خدايا به خاطر تو واسلام تو وقران تو هر كجاي دنيا براي مبارزه سفر خواهم كرد خدايا به خاطر رسيدن به تو و عشق به تو از همه چيزم حتي جانم گذشته و سراسيمه به سوي تو مي آيم اميدوارم كه قبول فرمائي كه من به جز گناه در كوله بارم چيز ديگري ندارم به اميد آنكه امام زمان از من و از همه خشنود باشد و با درود به رهبر كبير انقلاب امام خميني فرمانده كل قوا وبا درود به روان پاك شهيدان، سرخ جامگان اسلام از آدم تا تا حسين (ع) و از حسين (ع) تا كنون و شهيدان هفتم تير و ديگر شهيدان ايران

پدر و مادر عزيزم درود بر شما كه با زحمتهاي فراوان و با هر ناراحتي و دردي مرا بزرگ كرديد و به جبهه فرستاديد كه با دشمنان اسلام مبارزه كنم درود بر شما كه به من ياد داديد لبيك گفتن را لبيكي حسين (ع) در 1400 سال پيش هل من ناصر ينصرني آن را گفته است

من اميدوارم به آنچه آرزو دارم برسم و خريدار خون من خدا باشد تا اين تن خاكي را از من قبول كند آرزو دارم با شهادتم از تمامي گناهانم بگذري و در اينجا پيامي به هم ولایتی هايم دارم و ان این است كه از ولايت فقيه پيروي كنند و منافقان را به شدت سركوب كنند .آنها هستند كه قلب امام عزيزمان را در مي آورند قدر اين نعمت را بدانيد انشاءالله اهل كوفه نخواهيم بود كه حسين زمان را رها كنيم اميدوارم خداوند هر لحظه به عمر امام زمان بيفزايد به اميد آنكه انقلاب ما زمينه ساز انقلاب حضرت مهدي (عج) باشد.

 

فعالیت های قبل از انقلاب

اروجعلی با وجود اینکه نوجوانی 15ساله بود در راهپیمایی ها بصورت فعال و مستمر شرکت می کرد و از همان اول انقلاب علاقه وافری به امام داشت. (نقل از برادر شهید)

 

خصوصیات اخلاقی شهید

اروجعلی دنیایی از اخلاص و فداکاری بود.همیشه در کارهایش به خدا فکر می کرد.صله ارحام به جای می آورد و اگر در حق او بدی میکردند تلافی نمیکرد. وقت کودکی را می دید او را بغل و نوازش می کرد.همچنین با وجود اینکه تا چهارم ابتدایی بیشتر درس نخوانده بود قاری توانمندی بود و قران را با صوت خوش و تلاوت می کرد.برای فرارسیدن ماه مبارک رمضان لحظه شماری می کرد.آرزوی شهادت داشت و پیوسته آن را بیان می کرد.باوجود همه ی این ها به نظر بنده عاملی که باعث شد ایشان شایستگی شهادت پیدا کند نان حلالی بود که پدرم با زحمت و تلاش کسب می کرد و به خانه می آورد.

 

اعتقادات مذهبی شهید

شهید بیشتر از همه چیز به نماز اهمیت می داد و آن را اول وقت به جا می آورد.در شبهای سرد زمستان نیمه های شب طوری که کسی متوجه نشود در را باز می کردو برای نماز شب وضو می گرفت.همچنین به پدر و مادر بسیار احترام می گذاشت و وقتی برای بار آخر به مرخصی آمده بود به پدرم گفت که مبلغی از حقوق خود را به عنوان قرض به یکی از دوستان خود داده و الان او شهید شده ،اگر شما اجازه بدهید آن را حلال کنیم .با وجود اینکه حقوق شخصی خودش بود و می توانست قانونا و شرعا خودش حلال کند ولی باز از پدرم اجازه می خواست.من هیچ وقت نمی توانم مثل او باشم . بعد از اجازه پدرم گفت که بعداز 35روز شهید می شوم ما جدی نگرفتیم گفتیم مرگ و زندگی دست خداست.

 

اعتقادات شهيد نسبت به مراسم مذهبی

به مراسمات مذهبی مخصوصا عاشورا علاقه بسیاری داشت.در ماه محرم ما بچه ها دور هم می نشستیم و برایمان ذکر مصیبت می خواند .من صدایش را ضبط می کردم. الان هم نوار هایش را نگه داشته ام و وقتی دلم می گیرید گوش می گنم.

 

اعزام به جبهه

در اولین اعزام به جبهه وقتی من برای اعزام رفته بودم دیدم ایشان هم قبل از من در آنجا حضور دارند .من مانع شدم و گفتم این بار من می روم تو به کارها ی کشاورزی رسیدگی کن و بعد از برگشتن من تو برو.باوجود این که شوق فراوان به جبهه داشت حرف مرا که برادر بزرگتر بودم قبول کرد.وقتی من برگشتم و او نوبت به او رسید از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید. انگار که تمام دنیا را به او داده اند.

 

خاطرات همرزمان شهيد

اینجانب با شهید اروجعلی بهرامی دوست و همرزم بودم ایشان شب قبل از شهادت به من گفت که فلانی من فردا شهید می شوم .نور عجیبی در چهره اش نمایان بودو طوری صحبت می کردکه انگار کاملا مطمئن است.من او را خیلی دوست داشتم و نمی خواستم به این زودی او را از دست بدهم بنابراین تصمیم گرفتم فردا مانع از رفتنش شوم ولی فردا صبح هرچه قدر کردم نتوانستم و ایشان رفت و بعد از مدتی خبر آوردند که فلانی بر اثر اثابت خمپاره شهید شد.(به نقل از یکی از هم رزمان شهید)

 

سفارش به برادرها

اروجعلی به به ما برادرها بارها و بارها سفارش می کرد که پشتیبان ولایت فقیه باشید و میگفت مبادا پشت رهبر را خالی بگذارید. خانواده ما به داشتن فرزندی افتخار می کند.

خبرشهادت: وقتی خبر شهادت برادرم را شنیدم خدا را شکر کردم که توفیق شهادت را نصیب برادرم کرد و از خدا خواستم که شهادت را نصیب من هم بکند. لکن شهادت لیاقت می خواهد و هر کس لیاقتش را داشته باشد؛ شهید می شود افسوس که ما لیاقت نداشتیم

 

کرامت

همان طور که قبلا هم اشاره کردم در آخرین باری که به مرخصی آمده بود تاریخ شهادتش را گفت. همچنین تارخ تولد و شهادت او در نوزدهم ماه مبارک رمضان بود. به همین خاطر پدرو مادرم اسمش را اروجعلی گذاشته بودند. در اواخر هم چهره اش بسیار نورانی شده بود. من احساس می کردم اگر کسی از بین برادر ها شهید شود او حتما اروجعلی است.

 

به نظر شما آيا جوانان امروزي نيز مي توانند همانند شهيدان باشند؟ (پرسش از برادر شهید)

بله به نظر من همین جوانان همانند جوانان زمان جنگ و چه بسا بهتر تر از آنان در جبهه ها حضور پیدا خواهند کرد.ولی الان جنگ؛ جنگ نرم است و کار کمی مشکل شده است

منبع: وبلاگ یاد یاران

دیدگاه شما

سایت رهبر معظم انقلاب
مرکزآموزش علمی کاربردی الوان ثابت