پیغام خطا

  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).

تازه ترین مطالب

تاریخ : 23. تير 1392 - 9:57   |   کد مطلب: 6827
پدر شهیدان حسینی: سید محسن روز قبل از رفتنش برای اینکه اجازه مادرش را بگیرد با گرفتن دست های مادرش و گذاشتن تکه نباتی در دهان او، وی را به مادرش حضرت زهرا قسم داد و اینگونه دل مادرش به لرزه در آمد و اجازه داد که سید محسن به جبهه برود.

پدر شهیدان حسینی

شهید پاسدار سید مجتبی حسینی در سال ۱۳۴۳ در خانواده ای مذهبی در شهر بهار دیده به جهان گشود. وی در دوران جنگ تحمیلی در جبهه های حق علیه باطل حضور یافت. سید مجتبی که فرزند سوم خانواده بود در بیست و سومین روز از خرداد ماه سال ۶۵ در جزیره مجنون به درجه رفیع شهادت رسید. سید محسن نیز که برادر کوچکتر سید مجتبی بود بعد از شهادت برادرش، در حمله منافقان به کرمانشاه در عملیات مرصاد حضور یافت و در ۵ مرداد ۶۷ در سن ۲۱ سالگی شربت شهادت را نوشید. پدر این دو شهید بزرگوار در مصاحبه ای کوتاه با خبرنگار بهارانه، به شرح حال شهیدانش پرداخت.

پدر این دو شهید در این گفتگو با اشاره به خصوصیات بارز اخلاقی پسرانش گفت: سید مجتبی که بزرگتر از سید محسن بود، شخصیتی شجاع و دلاورمندانه داشت در حالی که سید محسن فردی دلسوز، کم حرف و مظلوم بود و در کارهای خانه به مادرش کمک می کرد.

سید تقی حسینی به خاطره ای از دوران کودکی سید مجتبی اشاره کرد و افزود: سید مجتبی در کودکی دچار بیماری سختی شد به نحوی که از بهبودش ناامید شده بودیم، به ناچار برای گرفتن شفاعت، وی را به زیارت امام رضا (ع) بردم و در آنجا از حضرت طلب شفاعت کردم و گفتم اگر قرار نیست او را شفا دهی، رهایش می کنم و می روم، سید مجتبی شفا پیدا کرد و باز گشتیم.

شهید سید مجتبی حسینی

وی در ادامه به نحوه حضور و شهادت سید مجتبی در جبهه اشاره کرد و عنوان داشت: حدود ۵ سالی بود که سید مجتبی در سپاه مشغول به کار شده بود و با حضور در جبهه، در جزیره مجنون در حین انجام ماموریت با اصابت گلوله ای به پیشانیش به شهادت رسید.

این پدر شهید در خصوص نحوه شهادت سید محسن نیز گفت: سید محسن کارمند اداره مخابرات بود، در پی اعلام خبر محاصره کرمانشاه، احساس تکلیف کرد و با کسب اجازه از مادرش عازم اسلام آباد شد و در عملیات مرصاد در مبارزه با منافقین به شهادت رسید.

وی به نحوه آخرین حضور سید محسن و کسب اجازه از مادرش اشاره کرد و افزود: در پی اعلام خبر محاصره کرمانشاه، سید محسن درصدد حضور در مناطق عملیاتی غرب بود، اما با مخالفت مادرش مواجهه بود، وی روز قبل از رفتنش برای اینکه اجازه مادرش را بگیرد با گرفتن دست های مادرش و گذاشتن تکه نباتی در دهان او، وی را به مادرش حضرت زهرا قسم داد و اینگونه دل مادرش به لرزه در آمد و اجازه داد که سید محسن به جبهه برود.

شهید سید محسن حسینی

این پدر شهید در خصوص نحوه شهادت و عکس العمل مادرش به خبر شهادت سید محسن گفت: با اعلام خبر شهادت سید محسن، به علت شدت جراحت و عدم شناسایی وی، به ما گفتن که جنازه اش قابل شناسایی نیست و گمنام است، مادرش با شنیدن خبر گمنامی سید محسن بی تاب تر شده بود و تا ۱۵ روز باور نمی کرد که او شهید شده است، مادر سید محسن روز پانزدهم در حیاط خانه با چشمانی اشک بار و رو به آسمان به خدا گفت که شهادت سید محسن را باور کرده و فقط جنازه اش را می خواهد.

وی در ادامه افزود: با گذشت ۱۵ روز از خبر شهادت سید محسن به کرمانشاه رفتیم و جنازه سید محسن را از لباس زیری که مادرش برای او دوخته بود شناختیم زیرا به علت اصابت خمپاره، صورتش متلاشی شده بود.

پدر شهیدان حسینی در پایان با اشاره به شهادت دامادش در سال ۸۹ عنوان داشت: شهید محمود چراغی داماد دوم من بود که در سال ۸۹ در پارک مردم همدان در پی درگیری با منافقان کوردل و انفجار نارنجک به درجه رفیع شهادت نائل شد.

دیدگاه شما

سایت رهبر معظم انقلاب
مرکزآموزش علمی کاربردی الوان ثابت