همواره برای بسیاری سوال بوده است که عزاداری برای امام حسین (ع) آیا سنتی برخاسته از آموزه های دینی است یا از همان زمان که محبت اهل بیت (ع) در دل ایرانیان جای گرفت به عنوان بخشی جداناشدنی از فرهنگ ایرانیان در ابراز ارادت به ائمه اطهار(ع) شکل گرفته است.
برای پاسخ به این پرسش مراجع به روایات متعددی که از ائمه نقل شده است می تواند مفید باشد، چه قبل از شهادت امام حسین(ع) و در زمان پیامبر(ص) و چه بعد از شهادت جانگداز آن حضرت (ع) اشارات فراوانی به واقع عاشورا شده و گریه برای سیدالشهدا(ع) فضیلتی محسوب شده است که با هیچ فضیلت دیگری برابری ندارد.
حضرت محمد(ص) نبی گرامی اسلام زمان تولد امام حسین(ع) اشاره به واقع کربل داشتند و بعد از واقعه کربلا نیز امام زین العابدین و حضرن زینب(س) در راستای تبیین حقایق کربلا و عزاداری برای آن حضرت (ع)، مجالس مختلفی را برگزار کرده و این سیره اهل بیت(ع) است که تا به امروز باقی مانده و در سطح جهان گسترانیده شده است.
در این راستا با حجت الاسلام والمسلمین محمدهادی یوسفی غروی، عضو کمیته علمی، تخصصی تاریخ در مدارج حوزوی به گفت وگو نشسته ایم که حاصل آن را می خوانید:
ریشه عزاداری برای امام حسین(ع) به چه زمانی بر می گردد و ائمه (ع) چه رویکردی در این رابطه داشته اند؟
اصل دعوت به عقد مجالسی که یاد ائمه اطهار (ع) در آن اعاده و ذکر شود و به خصوص برای امام حسین(ع) در اخبار ائمه اطهار (ع) آمده است به نحوی که در کتب مربوط به اخبار، احادیث و روایات این مساله ذکر شده است.
بنابراین اصل عزاداری وجود داشته است؟
بله، لازم می دانم اشاره ای به این مساله داشته باشم که اساسا در فقه به طور کلی هر عمل و تقریر معصوم (ع)، حجت به حساب آمده و ادله نیز برای اثبات آن آورده اند.
در واقع هر عملکرد و رویکردی که در محضر ائمه اطهار (ع) انجام شده باشد و ائمه در قبال آن سکوت کرده و نهی نکرده باشند در واقع مهر تایید بر آن رویکرد خورده است و همین امر دلیل اثبات شرعی می شود چراکه معصوم بنا بر دلیل ثابت معصوم است و خلاف عصمت معصیت نمی کند، پس اگر معصوم جلوگیری بر رویکردی از جمله عزاداری نداشته باشد یعنی این روند مشروع است.
درباره نخستین عزاداری ها سخنان زیادی وجود دارد، برپایی مجلس عزا برای امام حسین(ع) به لحاظ تاریخی به چه دوره ای بر می گردد؟
امام زین العابدین (ع) نخستین شخصی بودند که بعد از امام حسین (ع) به عنوان معصوم زندگی کردند و به طور مستمر روایات متعددی را از ایشان نقل و گزارش های مختلفی را که حضرت درباره پدرشان امام حسین(ع) بیان می کرده اند در آثار ارایه شده است، امام زین العابدین (ع) زمانی که ذکر پدرش به میان می آمد می گریست، برخی به حضرت (ع) گله می کردند که چرا ایشان گریه و عزا را ادامه می دهند و در عزاداری بسنده به همان دوره خاص نمی کنند که حضرت (ع) به فراق یعقوب (ع) و دوری فرزندش اشاره می کرد که در قرآن نیز به آن اشاره شده است.
حضرت زین العابدین (ع) می فرمودند: یعقوب (ع) در فراق یوسف (ع) با آنکه می دانست او زنده است در مناسبت های مختلف می گریست و آن قدر گریست که چشمانش مجروح شد و آب سفید آورد، امام زین العابدین(ع) می فرمودند: یعقوب (ع) می دانست که فرزندش در قید حیات است اما چون مفارقت او برایش سنگین بود می گریست اما من پدرم و اهل بیتم را در سرزمین کربلا با چشمان خود با بدن های پاره پاره دیدم چگونه غم آنان را به فراموشی بسپارم و گریه نکنم.
ظاهرا برخی این سوگواری را به حساب عرف می گذاشتند که هر کس مفارقت عزیزان و مرگ خویشان خود را ببیند چنین حالتی خواهد داشت.
برخی چنین مسایلی را مطرح می کردند، مثلا می گفتند هر فرزندی که پدرش را دوست داشته باشد از باب علاقه به او و خویشان و شدت مصیبتی که بر او وارد شده است چنین رویکردی را خواهد داشت به طور طبیعی ولی شاهد هستیم که از سال 61 هجری تا 95 هجری که همان سال شهادت امام زین العابدین(ع) بود سوگواری امام (ع) ادامه داشت و ممکن است برخی چنین استنباطی را نسبت به امام زین العابدین(ع) داشته باشند. اما بعدها دیگر معصومان از جمله امام کاظم (ع) در جهت فراخوان و یادآوری واقع کربلا اقدامات مختلفی داشتند، همچنین امام رضا(ع) که درباره ایشان خبر معتبر داریم که حضرت (ع) فرمودند: پدرم موسی بن جعفر (ع) در ماه محرم دیگر خندان نبود و روز به روز غم و اندوه او زیاده می شد تا دهمین روز که روز حزن و اندوه مضاعف او بود و می گریست و می فرمود امروز روزی است که در آن جدم ماند گوسفندی سر بریده شد.
بنابراین بعید است که امام رضا (ع) این حالت را پدرش نقل کند و خودش چنین نباشد بنابراین دعوت به یادآوری مصیبت های کربلا و عاشورای حسینی در روایات متعدد آمده است.
همچنین از امام باقر(ع) تا امام صادق (ع) و امام رضا(ع) اما از لحاظ عملی داریم روایاتی که می خواستن در ایام محرم که جبه نوحه داشت را بخوانند، برای مثال شخصی به نام ابوهارون مکفوف که شخصی نابینا بود و به مناسبت های مختلف اشعاری را با تکیه بر صدا می خواند در محضر امام صادق(ع) حاضر می شود و از او می خواهد ابیاتی را در مرثیه بخواند، او ابتدای امر ساده می خواند اما (ع) حضرت می گویند نه ای چنین نخوان بلکه همان طور که بین خودتان می خوانید بخوان یعنی تکیه بر صدا و ریتم حزن برانگیز.
پس اصل این مجالس اجابت فراخوان ائمه اطهار (ع) است و ائمه نه به صورت وجوبی که به صورت استحبابی شیعیان را به این کار دعوت می کردند.
در مورد شیوه عزاداری ها در کوچه و خیابان و دسته جات عزاداری چه طور؟ برخی این روند عزاداری را به دیلمیان منسوب کرده اند؟
درست است، آنچه که در تاریخ ثبت شده از سوی دیلمیان ایرانی و به ویژه معزالدوله دیلمی بوده است. او به سال 352 هجری در بغداد دستور داد و بازار را تعطیل کرده و عزاداری می کردند و برگزاری مراسم عزاداری عاشورا، بعد از معزالدوله هم ادامه یافت. همچنین گفته شده است که در همان دوره که دورهی حکومت آل بویه بود، رؤسای شیعه، شیخ مفید، شیخ طوسی و سید مرتضی، این قضیه را سنت کردند.
پس معزالدوله دستور داد تا بازارها را ببندند و دسته جان نظامی در آن زمان با پرچم های رگارنگ و عمدتا به دورنگ سیه و سرخ به عنوان مصیبت و خون سیدالشهدا(ع) به بازار می آمدند. اما روند عزاداری برای سیدالشهدا(ع) در سیره اهل بیت (ع) بوده است و ابداع دیلمیان نیست.
شبستان
دیدگاه شما