بسم رب الشهداء والصدیقین
زنده نگهداشتن یاد وخاطره شهداء کمتر از شهادت نیست
(حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب)
شهید علی محمد صباغ زاده جوانی پاک ، صبور ، مومن، شجاع و مزین به فضایل اخلاقی بودند، خاطراتی که از دوست عزیزم علی محمد دارم جزء بهترین خاطرات عمرم محسوب میشود .
شهید صباغ زاده در دوران دفاع مقدس، معلمی بسیجی بودند و در کنار کار معلمی، به جبهه می رفتند و وقتی بر می گشتند گاهی بی توقع و صرفا جهت کمک به مردم، فی سبیل الله در تعاونی محله خودش در توزیع ارزاق عمومی کمک می کردند.
روزی در تعاونی محله جمعیت زیادی جهت دریافت ارزاق سهمیه ای صف کشیده بودند، مردم به ترتیب ارزاق خود را می گرفتند و می رفتند، در این میان فردی بعد از گرفتن کالای سهمیه ای، مقدار بیشتری از سهم خود طلب می کند اما علی محمد برای رعایت عدالت محترمانه به آن فرد میگه سهم شما همین مقداره ، بیشتر نمی تونیم بدیم آن فرد بعد از اصرار و پرخاشگری ناگهان آب دهان خود را تو صورت علی محمد پرتاب می کند ،علی محمد چند بار این آیه را زیر لب زمزمه می کند.
والکاظمین الغیظ والعافین عن الناس
سوره آل عمران آیه 134
(کسانیکه خشم خود را می خورند و بر مردم می بخشند)
و عکس العملی در مقابل آن فرد هتاک از خود نشان نمی دهد و با دستمالی آب دهان را از صورت خود پاک می کند ، دوستان علی محمد می خواهند با آن فرد اهانت کننده برخورد کنند که ایشان مانع می شوند، این صبوری و کظم غیظ و تقوای علی محمد باعث میشود که آن فرد از کارش شرمنده شده و مردم هم سخت او را سر زنش کنند.
دوست شهید ما چند ماه بعدبفرمان امام شهیدان رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) در مصاف با صدامیان و حامیان استکباریش در دفاع از حق و حقیقت مزد اخلاص خود را درجبهه می گیرد وبه مقام والای شهادت نائل می شود.
مدتی بعداز شهادت علی محمد حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای قرائتی در سفر به همدان در جمع خانواده های معظم شهداءحضور پیدا کرده و پدران شهداءخاطره ای از فرزند شهیدشان بیان می کردند که ناگهان پدر شهید علی محمد صباغ زاده سراسیمه و با عجله وارد مجلس شده وسخنان دیگران را قطع کرده و بدون مقدمه خاطره اهانت فرد هتاک به پسرش علی محمد وکظم غیظ و اخلاص فرزند شهیدش را به حاج آقای قرائتی بیان میکند، بعد از گفتن خاطره اخلاقی فرزند شهیدش روبروی حاج آقا قرائتی نفس عمیقی میکشد وجان به جان آفرین تسلیم واز دنیا میرود.
حاج آقای قرائتی از این رویداد عجیب سخت منقلب میشود . در برنامه درسهایی از قرآن تلویزیون بارها اخلاص وکظم غیظ شهید صباغ زاده را را برای مردم بیان می کند .
حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای قرائتی در تجزیه و تحلیل این رویداد عجیب وعبرت آموز می فرمایند "هر کس خالصانه کار خود را برای خدا انجام دهد اگر در پنها ن باشد خداوند آشکار می سازد و بقول معروف در بوق وکرنا می گذارد تا همه از آن با خبر شوند.
شهید صباغ زاده کارش فقط و فقط برای رضای خدا و خدمت به خلق خدا بود و وقتی در مقابل آن فرد اهانت کننده قرار می گیرد و به او توهین آن چنانی می شود،بخاطر خدا کظم غیظ کرده و عکس العمل نشان نمی دهد و خداوند متعال می خواهد این قضیه آشکار شود تا همه از اخلاص شهید مطلع شوند.
از طرفی خداوند پدر شهید راکه عمرش به پایان است ، مأمور می کندبا عجله بیاید پیش من قرائتی که در تلویزیون صحبت میکنم و اخلاص شهیدش را بیان نموده و بلا فاصله از دنیا برود، تا من این قضیه را درتلویزیون بیان کنم.
بارها این قضیه در تلویزیون مطرح شد تا تمام مردم دنیا از طریق رسانه درون مرزی وبرون مرزی از اخلاص شهید آگاهی پیدا کنند.
در یکی دیگر از برنامه های درسهایی از قرآن حاج آقای قرائتی در باره آثار اخلاص شهید فرمودند: بعد از بیان اخلاص شهید صباغ زاده در تلویزیون یکی از ثروتمندان به من مراجعه نموده واظهار داشت که داستان معلم همدانی مرا منقلب کرده وبیان میکند " این جوانها هم در جهاد اکبر وهم در جهاد اصغر پیروز شدند ومن آمده ام اموالم از قبیل باغ بزرگ ، ساختمان و....را وقف نمایم .
باصحبت هایی که با او شد هم خمس مالش را داد و هم اموالش را وقف نمود با این اموال وپول کارهای خیر زیادی انجام دادیم نمونه اش مبلغ دینی فرستادیم به کشور های دیگرو تعدادی مسیحی را مسلمان کرد واین همه خیرات و برکات نتیجه کظم غیظ معلم بسیجی همدانی شهید صباغ زاده بود .
یک قدم بطرف خدا می رویم ببینید خدا چه کار میکند یادش گرامی وراهش پر رهرو باد.
خوشا آنانکه جانان می شناسند
طریق عشق و ایمان می شناسند
بسی گفتیم وگفتند از شهیدان
شهیدان را شهیدان میشناسند
خداوندا ما را از شفاعت شهدا محروم مگردان
آمین یا رب العالمین
خدایا عاقبت محمود گردان بحق شهداء و نیک مردان
مرتضی نویدی ایزد - روز معلم 12اردیبهشت ماه سال1393
منبع: وبلاگ شهرام جمشیدی
دیدگاه شما