به گزارش کورنگ، سفر نيكبخت به كبودراهنگ وسيعترين شهرستان استان نيز از اين ويژگي برخوردار بود و بازديدهاي ميداني و اظهارات مسئولان نكات پراهميتي در آسيبشناسي اين شهرستان گوشزد كرد.
كبودراهنگ به عنوان گستردهترين دشت استان از ديرباز به محصولات كشاورزي و دامداري خود ميباليده و جمعيت 82 درصدي روستاييان اين شهرستان از اهميت توليدات آن حكايت دارد. از اين رو جايگاه كبودراهنگ به عنوان نگين استان در قطب كشاورزي غيرقابل انكار است اما آنچه دردآور و شگفتانگيز است بيتوجهي و نبود برنامه براي استفاده حداكثري از اين پتانسيل بالقوه بوده است.
هرچند کبودراهنگ هم مانند شهرستانهاي ديگر استان از بيكاري رنج ميبرد اما شدت اين معضل تا جايي بوده كه ميل به مهاجرت در سالهاي اخير زیاد شده و آن شده كه بيكاري در اين شهرستان هم دامنگير شود.
اگر مهاجرت و بیكاري در مورد شهرستاني غير از كبودراهنگ- مانند برخي شهرستانهاي استان- اتفاق ميافتاد شايد جاي تعجب و برافروختگي نداشت اما در باور نميگنجد كه دشتي كه يكي از پايههاي اقتصاد كشاورزي استان محسوب ميشود و زمينههاي توليد و رشد را دارد از مهاجرت و بيكاري بنالد.
وجود استعداد توليد در زمينههاي كشاورزي، دام و طيور، صنايع دستي، فرش و پرورش گياهان و از همه مهمتر طبيعت حاصلخيز، گوياي آن است كه در پديد آمدن معضل بيكاري و مهاجرت در اين شهرستان يك غفلت و كمكاري آشكار در جريان بوده كه مانع توسعه اين منطقه شده است. هرچند اين موانع در مورد شهرستانهاي ديگر نيز صدق ميكند و كم نداريم روستاهايي كه قطب توليد استان در برخي صنايع هستند.
غفلت در برنامهريزيها از نوع نگاه فرهنگي به روستانشينان در برههای از زمان موجب مهاجرت روستاییان به شهرها و در نتیجه حاشيهنشيني شد. از اين ديدگاه، از سوی جماعت شهرنشین فرد روستايي در ظاهر فردي جا مانده از علم و مد روز تعريف شد كه اين يكي از عوامل تحريك مهاجرت روستانشينان به شهر بود. از سوي ديگر تمركز امكانات در شهرها و دسترسي آسان به خدمات توجيه ديگر روستاييان براي مهاجرت به شهرها بوده كه نقش مستقيم مسئولان و تصميمگيران در بروز اين ناعدالتي را نميتوان ناديده انگاشت. اين در حالي است كه عليرغم توسعه شهرها و امكانات متعدد در آن، نگاه متوازني بر رشد و توسعه روستاها حاكم است؛ به طوري كه يك مزرعهدار، كشاور يا دامدار اروپايي گاهی از يك شهرنشين از امكانات بيشتري برخوردار است و با اميد و اطمينان به توليد ميپردازد.
اين دو عامل يعني نگاه غلط فرهنگي به روستاييان و تمركز امكانات در شهرها موجب شد تا در اغلب شهرستانها مخصوصاً در استان همدان موج مهاجرت شدت بگيرد و خيال شهرنشيني، روستازادگان را از آب و نان بيندازد و آنها را روانه مشاغل كاذب كند كه افزايش جرایم و آسيبهاي اجتماعي از عواقب اين مهاجرت بود.
اين در حالي بود كه به عنوان نمونه هماكنون فرشبافان هنرمند كبودراهنگي براي استانهاي ديگر شانه ميزنند و به عبارت ديگر زحمت توسعه استانهاي ديگر بر دوش همدان افتاده است. آيا اين از بيبرنامگي و غفلت از داشتههايمان نبوده است؟!
اين دست ناشكريها، نعمت خدادادي را از كنعان ميبرد و به جاي آن با خيال صنعتي شدن شهرها، بحران بيكاري و كمآبي پديد ميآيد كه البته چه گوييم كه "خود كرده را تدبير نيست".
اكنون كه در سفر استاندار به درستي اهميت روستاييان و توليدات روستايي گوشزد شده نبايد فقط روي كاغذ بماند و اگر كمي سليقه مديريتي وجود داشته باشد كبودراهنگ ميتواند به عنوان پايلوت فعاليتهاي كشاورزي در استان مطرح و سرمايهگذاريها روي آن متمركز شود. بيتعارف بايد گفت اگر قرار است اين استان راهي به سوي توسعه پيدا كند جز از مسير تقویت بخش كشاورزي و محصولات وابسته از دل روستاها به آن نميگذرد.
منبع: همدان پیام
دیدگاه شما