به گزارش کورنگ ،"حسین قدیانی" در یادداشت روزنامه "وطن امروز" نوشت:
«دروغ» کسب و کار زنجیرهایهاست! و از آنجا که دروغگو، ذاتا پررو هم هست، شاید بیحکمت نباشد که «رو» اینقدر در «دروغ» آشکار و هویداست؛ د«رو»غ!
آری! بسی وقیح و دروغگو و پررو هستند این زنجیرهایها که با وجود «تبریک» قالیباف و نیز «ابراز موفقیت» رئیسی، تیتر میزنند: «چرا نامزدهای رقیب، به فرد منتخب، تبریک نگفتند؟!»
هم سال ۹۲ و هم امسال، نامزدهای قانونگرای جبهه کار و خدمت، شگفتا! در حالی از در «تبریک یا ابراز موفقیت» زودهنگام وارد شدند که هنوز شورای نگهبان بر صحت انتخابات، مهر تأیید نزده بود!
ارزش این کار اما وقتی مضاعف میشود که از یاد نبریم در همین انتخابات اخیر هم مستند به شواهد، اعتراضات متقنی وجود داشت؛ هم رکورد بیشترین رأی نامزد دوم با ما بود؛ هم رکورد کمترین نصاب رأی نامزد اول با رقیب بود؛ هم نقشههای زشتی برای لبریز کردن کاسه صبر جریان انقلابی وجود داشت و هم اینکه نامزد دوم این انتخابات، در قیاس با نامزد دوم ۸۸ حدود ۳ میلیون رأی بیشتر داشت!
با وجود این ۶ مؤلفه، اما شنبه ۳۰ اردیبهشت ۹۶ جریان متعلقتر به انقلاب، نشان داد به قانون و مدنیت هم از قضا تعلق خاطر بسیار بیشتری نسبت به حریف خود دارد!
حال، تو ببین این زنجیرهایها چقدر رو دارند که به دروغ، نامزدهای ما را متهم به بیاخلاقی میکنند! پس «تبریک» گفته شده اما بلاشک خروج از «اعتدال» است که به موازات این تبریک، «تسلیت» به جریان متوهم و متوحشی نگوییم که ۸ سال پیش، هم انتخابات را باخت، هم اخلاق را! این از این!
و اما سخنی با دوستان انقلابی و همسنگران حزب اللهی! آنچه شما در این ۱۰ روز بر مدار صبر و بصر انجام دادید، اگر در روزهای آتی هم ادامه یابد، باورم هست برای همیشه در تاریخ ایران عزیزمان محفوظ و ماندگار خواهد ماند.
جریان فتنه بنا داشت و هنوز هم دارد که با راهرفتن روی اعصاب ما، ما را وادار به همان کاری کند که ۸۸ خودشان انجام دادند! با کدام هدف؟! هدف یر به یر شدن! که اگر همین من، جایی دوباره از فتنه ۸۸ فتنهگران نوشتم، اینها در جواب اشاره کنند به شلوغکاریهای خیابانی ما در مقطع فعلی، که البته با هوشیاری مثالزدنی جریان انقلابی، سرشان به سنگ خورد!
یاران همیشه همراه! متانت انقلابی و بصیرت باشکوه این روزهای شما، لکه ننگ فتنه را بر پیشانی سیاه جریان متقلب فتنهگر، الیالابد تثبیت کرد و این پیروزی کمی نیست!
از یاد نبریم که بعد از ۲۲ خرداد، انتخابات ۲۹ اردیبهشت، اولین انتخاباتی بود که رئیسجمهور مستقر، خود نیز نامزد آن بود! شاید به سبب مشغلههای ذاتی متأثر از برد و باخت، خود ما هم خیلی متوجه کار بزرگی که انجام دادیم، نبودیم و نباشیم؛ اما به شرط ادامه همین روند متین و متمدن در روزهای آینده، حتم دارم «نتیجه امتحانات شنبه۳۰ اردیبهشت ۹۶» در فردایی نزدیک «نتیجه انتخابات جمعه؛ ۲۹ اردیبهشت ۹۶» را کاملا ذیل خود تعریف کند!
القصه! «ترس بزرگ» از همین «قضاوت تاریخ» است که میبینیم جریان فتنه، اینقدر اهتمام دارد تا ما را عصبانی کند، علیه نهادهای نظام بشوراند، متفرق کند و اگر شد اعتراض مدنی ما را به کف خیابان بکشاند!
این جریان پررو، وقیح، آلوده، متوهم، متوحش و دروغگو، خوب میداند که منتج از صبر و بصر این روزهای ما، تا چه میزان رسوایی این جماعت در آینده، اولا بیشتر و ثانیا ماندگارتر میشود!
عزیزان! سیلی متانت این روزهای شما، هیچ کم از سیلی حضور یومالله ۹ دی نداشته و ندارد!
شما آنقدر نوشتههای این برادر کوچک خود را دنبال کردهاید که بدانید من هرگز از خرج اصطلاح «۹ دی دوم» برای فلان حماسه و بهمان راهپیمایی، استفاده نکردهام هیچ، رفقای این کاره را هم، متذکر شدهام؛ اما این بار واقعا میخواهم سخن از یک «۹ دی دیگر» بگویم که نه در خیابان انقلاب، بلکه در بستر صبر و بصر شما انقلابیهای متمدن و حزباللهیهای متین رخ داد! و همین است که جریان مقابل را به نقشهکشی وادار کرده! و اینکه اینقدر راحت و در نهایت رو و وقاحت، دروغ بگویند!
هان ای دشمندوستان! نقشهتان به لطف و عنایت الهی نگرفت! میتوانید از امت حزبالله، عصبانی باشید و از این عصبانیت بمیرید! بنا داشتید ما را به همان راه بکشانید که خود رفتید، لیکن غافل بودید که اصلا و اساسا بدیهیات و ابتدائیات و مسلمات هرگز به ما اجازه نمیدهد مثل شما متوهم و متوحش باشیم!
من در ادامه فلان جمله روزهای ماضی خود که معالأسف به غلط فهم شد، نیز به شهادت آنچه روزهای گذشته از امت حزبالله و در کمال صبر و بصر سر زد، جا دارد بنویسم که اگر قانونی هم نبود، باز ما از راه شما نمیرفتیم، شاید یکی هم به این دلیل که ما بزرگشدگان سفره پدر و مادر خود هستیم، نه حقوقهای نجومی! و نه اموال بیتالمال!
آری! از تأثیر لقمههای نجومی در فتنهآفرینی و تمرد از قانون، هرگز نمیتوان غافل شد! پس به شما، هم تبریک عرض شد و هم تسلیت!
خیلی هم لازم نیست ذرهبین روی مطالب این حقیر بیندازید! من اگر جایی مجازی و نهچندان رسمی، سخنی برآمده از قلبی شکسته گفتم، فیالحال اما مینویسم؛ بنا به تعبیر زیبای «شهید بهشتی»، «شهید» از آنجا که «افتخار» است، به دست میآید، نه آنکه از دست برود! هیهات!
«جمهوری اسلامی» جان هیچ شهیدی را نمیگیرد الا آنکه با عنایت الهی، به رزمنده غرق در خون آماده برای عروج، جانی دوباره و حیاتی دگرباره ارزانی کند! پس خیالتان تخت! ما حتی علیه شما هم، منطقی هستیم و هرگز ترمز نمیبریم، چه رسد به نظم و نظامی که جانانه دوستش میداریم! حالا ذرهبین بیندازید!
دیدگاه شما