جهت دادن پاسخ کامل به این سوال آن را در چند بخش مورد بررسی قرار می دهیم.همانطور که گفتید هند به رهبری گاندی بدون خونریزی به پیروزی رسید،ما برآن شدیم که ویژگی مردم هند را اجمالا بررسی کنیم.وسپس به عواملی که موجب می شوند ، قدرت به تحریم کالاهای اسرائیلی نداشته باشیم،بپردازیم .
الف.ویژگی مردم هند: به اعتقاد محققین ویژگی های چندی مردم هند را از ما ایرانیان متمایز می کند.
۱٫عدم تقلید از دیگران: «آنان از مخالطه با بیگانگان وقبول آنان درجامعه دینی خود اجتناب می ورزند.ابوریحان بیرونی براین باور است که هندیها در آداب ورسوم خود،با دیگران چندان تفاوت دارند که فرزندان خودرا از غیر هندیها وهیأت ظاهری ونحوه لباس پوشیدن دیگران می ترسانند واجازه معاشرت با آنان را نمی دهند ».(مولفان ؛تاریخ تفکر اجتماعی در اسلام،ص۱۲۴) از این رو آنان با تکیا برارزشهای خودی به پیروزی ها دست یافتند.
۲٫پایبندی آنان به اصول اخلاقی خود:از ویژگیهای اخلاقی ورفتاری بارزمردم هند در زمان گاندی پایبندی آنان به اصول اخلاقی خود بوده است«از دیدگاه قانون کارما ،فقر وبدبختی ومشقت نه فقط بلاهای آسمانی به شمار نمی آیند ،بلکه موجب آزادی ورستگاری می شوند.این سرمایه عظیم معنوی ،موجب شده که پیوسته در هند فضایی پرورده شود که خود زاینده فقر است(اقتباس ازشایگان ؛داریوش ،ص۵۹)
گاندی شاید تنها کسی است که علیه سیطره جامعه مصرف ،یعنی مصرف کالاهای انگلیسی قیام کرد.گاندی با تشویق هندوان به ریسندگی ،می خواست آنها را از حیطه جامعه مصرف درامان بدارد.راهی که اوبرگزید ،ارتباط ژرف ومستقیم با نبوغ قومی او داشت .اصل «عدم خشونت» یکی از پا برجاترین اول اخلاقی هند است وارتباطی جدایی ناپذیر با قانون کارما دارد .گاندی با تجویز این اصل ودوری از هرگونه ستم وتجاوز،..در رسیدن به استقلال هند ،نقشی شگفت به عهده گرفت (شایگان ؛همان ص۶۵)
آنچه توده های عظیم هند را مهار می کند وآنها را فرمانبر وآرام وقانع جلوه می دهد ،نه اصول دموکراسی است نه حقوق بشر.آنچه علی رغم فقر بی مانند هند ،زندگی را برای این توده های محروم تحمل پذیر می کند ،بار معنوی جهان بینی هندوست.
آنها به چهار حقیقت شریف بودایی(پیری ،بیماری،مرگ ورستگاری)که مراحل پی در پی زندگانی است ،به تماشا می پردازند وهست ونیست را در دو مفهوم توهم ورستگاری خلاصه می کنند،آزادی فردی،حقوق بشر،درآمدسرانه،تولید اقتصادی ...برای قومی که همواره به امر مومن بوده که چهار مرحله زندگی شامل طلبگی ،خانه نشینی ،خلوت نشینی وگدایی است ،فقر دیگر اسارت نیست بلکه رهایی است.( شایگان ؛همان ص۹۲-۹۳ش)
در هند،برخلاف معیارهای «خوشبختی»در جوامع مصرفی ،فقر یک شیوه زندگی است،وچنانکه پیشتر متذکر شدیم،چهار مرحله زندگی سنتی هندو شامل دوره طلبگی ،خانه نشینی ،جنگل نشینی وگدایی بوده است.رهایی،بی نیازی وگدایی که نشانه همان بی نیازی است ،عالیترین مقام انسانیت بشمار می اید ونظام اخلاقی هند ،نه فقط علیه فقر هیچگونه مبارزه ای را برخود روا نمی دارد بلکه همواره غایت حیات معنوی انسان را در فقرمی بیند ومی داند.
در کشورهای پیشرفته صنعتی فقر عصیان وطغیان است که به صورت بغض وحس محرومیت جلوه می کند،فقر هند علی رغم مناظر زننده اش ،همواره با تسلیم ورضا عجین است ،زیرا در گردونه تسلسل قانون «کارما»رنج وفقر حکم تصفیه وتخلیه نفس دارند نه اسارت ومحرومیت.ولی فقر هند برای جوامع پیشرفته امروزی قابل تحمل نیست. (شایگان ؛همان ص۱۳۴)
درهند عالیترین مقام انسانی رسیدن به مقام «زنده آزادی»بود،یعنی منزلت رفیع کسی که از مرگ وزندگی رسته وبه آگاهی به راز هستی رسیده است.( شایگان ؛همان ص۱۴۰) «گاندی با الهام گرفتن از سنن اخلاقی هند ]می کوشید دو اصل گرداننده دنیای صنعتی را که سیطره سیاست وجامعه مصرف باشند ،وارونه کند وهند را به راهی اصیل که عجین با سنن آن است ،سوق دهد.»( شایگان ؛همان ص ۱۰)این اجمال از خصوصیات مردم هند در زمان پیروزی گاندی بوده است.
ب. ویژگی ایرانیان:
واقعیت آنست که ما مردم ایران دارای ویژگی های مثبت ومنفی هستیم ،ما با اشاره به نمونه ای ازاین ویزگیهای مثبت ،به تحلیل علت اینکه چرا ما قدرت به تحریم کالاهای اسرائیلی نداریم می پردازیم.
۱٫علاقمندی به دین:استاد شهید مطهری در کتاب خدمات متقابل اسلام وایران،می نویسد: «از ابتداى دوره هخامنشى که تمام ایران کنونى به اضافه قسمتهایى از کشورهاى همسایه , تحت یک فرمان در آمد تقریبا دو هزار و پانصد سال مى گذرد از این بیست و پنج قرن , نزدیک چهارده قرن آن را , ما با اسلام به سر برده ایم و این دین در متن زندگى ما وارد و جزء زندگى ما بوده است , با آداب این دین کام اطفال خود را برداشته ایم , با آداب این دین زندگى کرده ایم , با آداب این دین خداى یگانه را پرستیده ایم , با آداب این دین مرده هاى خود را به خاک سپرده ایم تاریخ ما , ادبیات ما , سیاست ما , قضاوت و دادگسترى ما , فرهنگ و تمدن ما , شؤون اجتماعى ما , و بالاخره همه چیز ما با این دین توأم بوده است نیز به اعتراف همه مطلعین , ما در این مدت , خدمات ارزنده و فوق العاده و غیر قابل توصیفى به تمدن اسلامى نموده ایم و در ترقى و تعالى این دین و نشر آن در میان سایر مردم جهان از سایر ملل مسلمان حتى خود اعراب بیشتر کوشیده ایم . هیچ ملتى به اندازه ما در نشر و اشاعه و ترویج و تبلیغ این دین فعالیت نداشته است .( خدمات متقابل اسلام وایران ج۱ص ۵۰)
درجای دیگر می فرماید:«در روایات اسلامى خلق و روحیه ایرانى مورد ستایش قرار گرفته است مخصوصا از دو جهت : بى تعصبى و آزاد فکرى , و دیگر دانش دوستى . در آیه کریمه قرآن آمده است : « و لو نزلناه على بعض الاعجمین فقراه علیهم ما کانوا به مؤمنین »یعنى اگر قرآن را بر فردى از عجم فرو مى فرستادیم اینان ( اعراب ) هرگز ایمان نمى آوردند . امام صادق علیه السلام فرمود آرى اگر قرآن بر عجم ناز شده بود , عرب به آن ایمان نمى آورد ولى بر عرب نازل گشت و عجم ایمان آورد , و این فضیلت عجم است. ایضا امام صادق فرمود آن کس که اسلام را از روى رغبت و میل پذیرفته است بهتر است از آنکه اسلام را از روى ترس پذیرفته است . منافقان عرب از روى ترس اسلام را پذیرفته اند و ایمانشان حقیقى نیست . اما ایرانیان به میل و رغبت خود اسلام را پذیرفته اند .»( خدمات متقابل اسلام وایران ج۱ص۳۰۲)
۲٫کیاست وزرنگی ایرانیان:ایرانیان به دلیل کیاست وزرنگی خود در طول تاریخ موفقیت های چشم گیری داشته اند.مثلا« ایرانیان بدلیل دانش و کیاست در حکومت عباسى نفوذ کرده و به مرور خود به مشکلى بزرگ براى حکومت مبدّل شدند.»( مشایخ،فاطمه قصص الأنبیاءص۸۴۸) همین امر موجب تزلزل پایه های حکومت بنی عباس شد.
یا مثلا وقتى بیگانگان و مستکبران ۸ سال جنگ را توسط عراق بر ایران تحمیل کردند اگر پایدارى مرد و زن ایرانى در برابر ستمکاران نبود جنگ با پیروزى ایرانیان به پایان نمىرسید.وبه آن دوست ودشمن معترف اند.
«قوم ایرانی در گذشته هیچگاه هویت خودرا از دست نداد وهمواره توانست بیگانه را درخود حل کند وبه آفرینندگی خود صورتی نوبخشد .مغول صحرا نشین،شهرنشین شد،به هنرهای زیبا پرداخت،شهر آراست ویکی از بهترین دوره معماری ایران را پدید آورد.( شایگان ؛همان ص ۱۱۷)
ج-چرا قدرت تحریم اسرائیل را نداریم ؟به نظر می رسد این موضوع میتواند تحلیل دینی وجامعه شناختی وساسی داشته باشد. که در ذیل به آنها اشاره می کنیم:
۱٫ از لحاظ دینی:متاسفانه امروزه دنیا زدگی ما را از تعالیم دینی مثل حفظ وحدت وهمبستگی واهتمام به امور همدیگر غافل ساخته است:چنانکه مولا علی علیه السلام فرموده اند: «یاد مرگ از دلهاى شما رفته، و آرزوهاى فریبنده جاى آن را گرفته است. و دنیا بیش از آخرت شما را تصاحب کرده و متاع زودرس دنیا بیش از متاع جاویدان آخرت در شما نفوذ کرده است و دنیا زدگى قیامت را از یادتان برده است. همانا شما برادران دینى یکدیگرید، چیزى جز درون پلید و نیّت زشت، شما را از هم جدا نساخته است، نه یکدیگر را یارى مىدهید، نه خیر خواه یکدیگرید و نه چیزى به یکدیگر مىبخشید و نه به یکدیگر دوستى مىکنید. شما را چه شده است که با به دست آوردن متاعى اندک از دنیا شادمان مىگردید! و از متاع بسیار آخرت که از دست مىدهید اندوهناک نمىشوید! امّا با از دست دادن چیزى اندک از دنیا مضطرب شده که آثار پریشانى در چهرهها آشکار مىگردد و بى تابى مىکنید، گویا این دنیا محل زندگى جاودان شما و وسائل آن براى همیشه از آن شماست. .. در بى اعتنایى به آخرت و دوستى دنیا یک دل شدهاید، و هر یک از شما دین را تنها بر سر زبان مىآورید، و از این کار خشنودید» .(نهج البلاغة-ترجمه دشتى ص: ۲۱۹-۲۱۷ )طبق این مبنا آمال وآرزوهای دنیایی ،مانع از آن می شود که به فکر حمایت وانسجام وهمدلی با مسمانان جهان وفلسطین وبه فکر تحریم محصولات اسرائیل بخاطر آنها باشیم.
«پیامبر (ص) اطلاع داده و یاد آور شده است که خودخواهى و غرور، در آخر الزّمان بر این امّت چیره خواهد شد ، و از جمله خبر داده است: مردم در زمانهاى نخستین، مواظب عبادات بوده و آنچه باید انجام دهند، انجام مىدادند و دلهایشان بیمناک و تمام شب و روز در طاعت خدا بودند، در تقوا و پرهیز از شهوات، پافشارى داشتند و در خلوتها به حال خود مىگریستند، امّا اکنون، مردم را در امن و امان و شاد و مطمئن مىبینید، بدون هیچ گونه ترسى بر خویشتن، با این که سخت دچار گناهانند و غرق دنیا و دور از خدا مىباشند(عطائى ،محمد رضا؛ مجموعه ورام، ص ۴۰۱ )
۲٫ از لحاظ جامعه شناختی: در این زمینه می توان از غرب زدگی وتقلید از غرب ومصرف گرایی وتجمل گرایی وتغییر ارزشها و..یاد برد که هر کدام از آنها می تواند سهم مهمی در تحریم نکردن محصولات اسرائیلی داشته باشد.بعضی از آنها را بررسی می کنیم.
الف-ازخود بیگانگی:متاسفانه امروزه ما از ارزشهای دینی وفرهنگی خود فاصله گرفته ایم.برخی ها در این زمینه آنقدر پیش رفته اند به قول استاد مطهری این ها برآنندکه« ایرانى جسما و روحا , ظاهرا و باطنا باید فرنگى بشود ..زمزمه تغییر خط ، تغییر لباس، تغییر اسم، مانند بیگانه « باى باى» و «گودباى » گفتن، مانند بیگانه غذا خوردن و حتى آروق زدن، عید بیگانه را از عید خود مهمتر شمردن، همه نشانه خود باختگى است »(شهید مطهری حماسه حسینى ج۳ص۳۲۵) اینگونه افراد از داشتن ومصرف محصولات خارجی(اسرائیلی)به خود افتخار می کنند ،در نتیجه هرگز به فکر تحریم آن نخواهند بود.
ب-غرب زدگی وتقلید از غرب:«ما ایرانیها این عیب را داریم که بیش از هر ملیت دیگر تسلیم شعارهاى پوچ بیگانگان مى شویم . در عین اینکه نسبت به حقایق تعصب نداریم , نسبت به شعارهاى پوچ بیگانه هم زود تسلیم مى شویم . هندیها دانشمند درجه اول شان همان لباس و زى هندى را حفظ مى کند « نهرو» سیاستمدار لباس هندى را حفظ مى کند و مى خواهد بگوید من هندى هستم , هندى باید هندى بماند نه اینکه در هاضمه اروپائى هضم شود . اما ما اگر دیدیم فرنگى زنار بست،دو تا به جاى یکى مى بندیم به عبارت دیگر آمادگى کاملى براى استعمار فکرى داریم . استعمار فکرى بالاتر است . زیرا مثل دشمن فکر مى کند، و حس نمى کند که استعمار زده است .ما بالاتر از استعمار فکرى را داریم , استسباع فکرى داریم , یعنى مثل یک حیوان مستسبع به طرف آنکه ما را مى درد مى دویم( شهید مطهری ؛همان ،حماسه حسینى ج۳ ص۳۲۵)
شهید مطهری به مطلب جلال آل احمد اشاره می کند که« آل احمد مدعى است،فساد این نسل مولود خود باختگى این نسل در برابر غرب و ماشینیسم است . آل احمد غربزده را اینطور توصیف مى کند :
آدم غربزده هرهرى مذهب است ، به هیچ چیز اعتقاد ندارد، اما به هیچ چیز هم بى اعتقاد نیست ، یک آدم اسقاطى است، نان به نرخ روز خور و همه چیز برایش على السویه است . خودش باشد و خرش از پل بگذرد دیگر بود و نبود پل هیچ است.نه ایمانى دارد نه مسلکى،نه مرامى، نه اعتقادى به خدا یا به بشریت.نه در بند تحول اجتماعى است و نه حتى در بند لا مذهبى و بیدینى. البته گاهى به مسجد مى رود، همان طور که به حزب مى رود یا به سینما , اما همه جا فقط تماشاچى است , درست مثل اینکه به تماشاى بازى فوتبال رفته است . همیشه کنار گود است . هیچ وقت او را وسط گود نمى بینى . هیچوقت از خودش مایه نمى گذارد . حتى باندازه نم اشکى در مرگ دوستى , یا توجهى در زیارتگاهى، یا تفکرى در ساعت تنهائى و اصلا به تنهائى عادت ندارد , از تنها ماندن مى گریزد چون از خودش وحشت دارد . همیشه در همه جا است ، هیچ وقت از او فریادى یا اعتراضى یا امایى یا چون و چرایى نمى شنوى . آدم غرب زده راحت طلب است ، دم را غنیمت مى داند و نه البته به تعبیر فلسفه آدم غربزده شخصیت ندارد , چیزى است بى اصالت ...( خدمات متقابل اسلام وایران ج۱ص۱۵۹)متاسفانه امروزه عده ای خواه ناخوا در جامعه ما این ویژگیها را دارند ،لذا احساس وحدت وهمدلی آنان از بین رفته وبه این نکته هنوز نرسیده اند که « قَالَ رَسُولُ اللَّهِ مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ»( علامه مجلسى؛بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهارج۷۱ ص۳۳۷ باب ۲۰)تا به تحریم کالاهای اسرائیلی بپردازند.
ج-تجمل گرایی، اسراف کاری وولخرجی،تهاجم فرهنگی ،کاهش پایبندی های مذهبی وتغییرارزشهای معنوی به مادی ازجمله مسائل اجتماعی جامعه ما می باشند، وبا تغییر ارزشها میزان تمایل افراد به مادیات هم افزایش یافته است .لذا نیاز به احترام افراد که یک نیاز عاطفی است، فقط وقتی تامین می شود که آنها دارای عوامل با ارزشباشند ،طی آن مصرف محصولات خارجی هم افزایش می یابد.ودر بازار یابی وایجاد تقاضا برای تولیدات صنعتی کشورهای غربی ،نقش مهمی را ایفا می کند.در چنین صورتی حتی افراد فقیر نیز جهت حفظ آبروی خود وهمشکلی با ثروتمندان اقدام به خرید چنین محصولاتی میکنند. این گونه مصرف گرایی را تبلیغات در تلویزیون وواردات این گونه محصولات شدت می بخشد. (اقتباس از رفیع پور فرامرزصص۱۵۷-۲۰۱)از این رو وقتی مردم به داشتن ومصرف چنین محصولاتی احساس نیاز کنند ،وداشتن آن را نوعی ارزش وافتخار به خود قلمداد کنند،هرگز به فکر تحریم آن نخواهند بود.
د- آگاهی کافی نداشتن:برخی افراد از جاه طلبی های سیاسی واقتصادی ونقشه های شوم غده سرطانی در دنیای اسلام چندان آگاهی ندارند،این گونه« افراد که قشر عظیمی را در بر می گیرد با دیده برتری به محصولات این رژیم می نگرند بالا بردن آگاهی وشناخت توانمندی های خود که شعار اندیشمندانی چون امام خمینی(ره)وسید جمال اسد آبادی بوده اشاره به این مطلب است سید جمال به دنبال این که جهان اسلام ومسلمانان را با دوران جدید ،ویژگیها وعوامل شکل گیری آن آشنا کند وشرایطی را فراهم کندکه مسلمانان نیز در این دنیای جدید وتمدن آن سهی به دست آورند وبا اتکا بر عناصراصلی آن یعنی علم وعقل ودیگر عناصر آن از جمله نهادهای سیاسی دموکراتیک بر قدرت خود بیفزایند».( ولایتی علی اکبر؛ فرهنگ وتمدن اسلامی ص۲۱۹)برپایه همین توصیه ها ایران اسلامی امروز به پیشرفتهای قابل توجهی دست یافته است.
ه.بی همزبانی وناهمدلی: از دیگر عواملی که در تحریم نکردن محصولات اسرائیلی به نظر می رسد،فقدان همدلی وهمزبانی کافی ووافی بین ملتهای مسلمان است «دیگر انگیزه ای نیست که موجب پیوند وارتباط بین افراد باشد.این عدم ارتباط وبی همدلی ازآن جهت بیشتر به چشم می خورد که ما در دنیائی زندگی می کنیم که وسایل ارتباط جمعی از هرسو ما را محاصره کرده اند وشبکه عظیم از ارتباطات موجی دور کره زمین بوجود آورده اند.ولی انگار هر قدر شبکه ارتباطات وپیام رسانی ها تقویت می شود،همدلی وهمزبانی میان انسانها کاهش می یابد،چه همدلی فقط انتقال اطلاعات واخبار نیست،همدلی بیش از هرچیز،ایجاد فضای انس است وانس نیز در صورتی پرورش می یابد که مأوایی باشد ومأوا هم آنگاه موجود است که آدمی ریشه ای در جایی داشته باشد....(شایگان ،همان ص۱۲۷) گرایش خاص داشتن به محصولات خارجی واسرائیلی وعدم تحریم آنها در جوامع ما نمایانگر انست که ما هنوز در حد انتظار با مردم مظلوم فلسطین احساس همدلی نمی کنیم وغیر مستقیم به نوعی به دشمن آنها کمک می کنیم.
۳٫از لحاظ سیاسی:این مسئله از بعد سیاسی هم می تواند مد نظر قرار گیرد،از این لحاظ که شرکتهای اروپایی واسرائیلی با سیاستهای توسعه طلبانه وخصمانه خود ،دامنه فعالیتهای خود را به کشور ما وکشورهای مسلمان توسعه دهد ،که این امر پیامد های ناگواری را به دنبال دارد .ازسویی مسلمانان به دلیل فقدان حس وحدت وانسجام وانکار دستاوردهای علمی وفرهنگی خویش ،باور واعتقاد غلط به برتری آنها ،نه تنها به تحریم آن اقدام نمی کنند،بلکه به سلطه جویی هرچه بیشتر آنها کمک می کنند. ما باید بدانیم «راه وروش وشیوه زندگی غربی پست تر از شیوه زندگی شرقی یکی از متفکران عرب براین باور بود که شرقیان باید تقلید ازاروپائیان راکنار بگذارند،زیرا نه تنها از لحاظ مالی آنها را تحت سلطه در آورده،بلکه سبب شده غربیان به اهداف سیاسی خود دست یابد ومردم شرق را تحقیر کنند(ولایتی ،همان،ص۲۶۴)بدون شک امروزه محصولات رژیم غارتگراسرائیل با چنین اهدافی در جوامع مسلمین مخصوصا جامعه ما به فروش می رسد وما از آن غافلیم.
البته نباید از نظر دور داشت که تحریم محصولات اسرائیل سالها پیش در کنفرانس اسلامی به تصویب رسیده است.«بنا بر گزارش باشگاه جوانی برنا، سازمان کنفرانس اسلامی در سال ۱۹۷۲ منشوری را به تصویب اعضای خود رساند که اعضاء ملزم گردیدهاند به اینکه شرکتهای حامی اسرائیل را شناسایی و روابط اقتصادی و تجاری خود را با آنان لغو نمایند. اما متأسفانه بعد از گذشت ۳۵ سال از آن تاریخ، آمارها نشان میدهد ایران! یک از بالاترین رتبه های مصرف کالاهای صهیونیستی در منطقه خاورمیانه را کسب کرده است.
«ستاد مردمی حمایت از تحریم کالاهای صهیونیستی» به همین منظور تشکیل، و فعالیت خود را در تاریخ ۵ آبانماه ۱۳۸۶ آغاز کرده است؛ و بعنوان اولین اقدام عملی، در کنار اطلاعرسانی گسترده چندین طومار را به امضای دانشآموزان، دانشجویان، طلاب و روحانیون شهر مقدس قم رسانده و پیگیر تحقق این موضوع در سطح وسیعی از ایران اسلامی میباشد؛ و از این راه دو هدف را دنبال میکند:
۱- اعلام خواست عمومی به مسئولان کشور و الزام عملی آنان در تسریع تحریم شرکتهای حامی رژیم صهیونیستی ۲- اطلاعرسانی و آگاهیبخشی در سطح افکار عمومی جامعه.
ستاد مردمی حمایت از تحریم کالاهای صهیونیستی» اعلام میدارد که به هیچ سازمان، گروه، جناح و حزبی وابستگی سیاسی و مالی ندارد و کاملا مستقل و مردمی عمل مینماید و مدافع حقوق ملت ایران است.»( سایت اطلاع رسانی امام مهدی (عج) سه شنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۶)
تبیین وتوضیح اضافی:غرب زدگی وتقلید از غرب ما مسلمانان ،همیشه مورد انتقاد اندیشمندان مسلملن بوده است.
« آل احمد بر این باور بود که ایرانیان نتوانسته اند شخصیت فرهنگی-تاریخی خودرا در قبال ماشین وهجوم جبری اش حفظ کنند ،بلکه مضمحل شده اند.(ولایتی،همان۲۶۲)
از اندیشه های اساسی سید جمال این بود که در عین اینکه آشکارا مسلمانان را به مقاومت در برابر سلطه اروپا برسرزمینهای اسلامی تحریک می کرد.به همین علت هم از روند موجود در جوامع اسلامی انتقاد می کرد.(ولایتی همان ص۲۲۰)
امروزه متاسفانه در جامعه ما عده ای باجدایی از ارزشهای معنوی واصیل خود دچارنوعی نیهیلیسم شده اند :«که نیروی ایمان به تدریج سست می شود ،ارزشهایی که دیگر هیچ سازگاری با غایات ندارند به جان هم می افتند وجنگ ارزشها می آغازد( شایگان ،همان ص۲۲) که آثار آن در از هم پاشیدن آخرین پیوندهای آرمانی ،در تشدید روز افزون شک نسبت به دولتها وایدئولوژیهای حاکم ،وبطور کلی در نفی همه ارزشهای فرهنگی بشر به خوبی می بینیم.درچنین وضعی انسان خودرا پایبند هیچ چیز نمی داند وبی خیال زندگی میکند:یعنی در پراکندگی کوششهای بی هدف،.. ودر فضایی که دیگر هیچ پیوندی با هیچ مرجع محسوس وملموس ندارد.
دیگر نه نیکی برایش معنا دارد نه بدی ،نه خودش را مسئول می داند نه گناهکار ونه مکلف به تکلیفی خاص..در بی تعهدی محض بسر می برد ؛بی تهدی که حاصل دونفی است :نفی ارزشهای مبتنی بر نظامهای کلی ونفی ارزشهای فردی وشخصی.( شایگان ،همان ص۲۴)
دیگر اینگونه افراد دغدقه مسلمانان مظلوم فلسطین را نخواهد نداشت وهرگز به فکرتحریم کالاهای اسرائیلی نخواهد بود.این گونه افراد می گویند:« شرکتهای کوکاکولا و پپسی و فانتا و میریندا و نوکیا و نستله و مالبرو از اسرائیل حمایت مالی میکنند؟ خب بکنند! به من و شما چه مربوط است؟ الان دیگر عصر، عصر تکنولوژی است؛ این حرفها برای عصر غارنشینی! بود. ۷۰ درصد مردم فلسطین زیر خط فقر زندگی می کنند؟ ده ها هزار فلسطینی در زندانهای مخوف اسرائیل بسر میبرند و هر روز مورد انواع شکنجه و تعرضات جنسی قرار میگیرند؟ ... اصلا چه اشکالی دارد که ایران یکی از بالاترین رتبه های مصرف کالاهای صهیونیستی در منطقه خاورمیانه را کسب کرده است؟!!»(سایت اطلاع رسانی امام مهدی،همان (عج))گویا این مطلب سوالی از این سایت بوده وپاسخی می خواسته است.
«گسستن پیوند های وفاداری وایمان وعدم احساس مسئولیت موحب شده که در جامعه مردم صرفا حساب وکتاب منافع خودرامد نظر داشته وفکر کردن برای عامه مردم وجهه محاسبه به خود گیرد.در زمینه اخلاق وحقوق،مسائل اینک تابع ملاکهای سودجویی،مفید بودن وعوامل صرفا مکانیکی گردد.(اقتباس از شایگان ،همان ص۶۹)
دگرگونی معیارها وگفتن اینکه پول یگانه ملاک همه ارزشها است،این معنا را دارد که کمال وآراستگی اینک به معیارهای کمی واقتصادی تنزل یافته است،به عبارت دیگر اینک حکومت پول،سلطه اعداد وارقام وآمار است وبالاخره شهوت در راه عشق ودروغ در راه موفقیت،اشاره به اهوای نفس وغرض از آن تنزل معنویت به نفسانیت است.مختصر اینکه در این عصرهیچ ارزشی قد علم نمی کند،هیچ معیاری پابرجا نمی ماند،هیچ آرمانی خود نمایی نمی کند،همه چیز یک رنگ،یکجوروهمتراز می شود وکویر یکسانی همه چیز را فرا می گیرد.
زوال تدریجی ارزشها وسلسله مراتب واصول ،از بین رفته اشراقیت فکری وسرآمدان..متفکر موجب می شود که انسانهایی پدید آیند که نه تاریخی دارند ونه ریشه ای.این انسانها به علت نداشتن هیچ پیوند با هیچ آرمان متعالی وتهی بودن ،می توانند به آسانی بازیچه هر تجربه نو ودرنتیجه ،طعمه بتهای بازاری گردند.اینان چون هویت ندارند ،مقهور هوی وهوسند،مدعی اند بی آنکه وظیفه ای بشناسند،طالب رهایند بی آنکه به هیچ ارزشی اعتقاد داشته باشند....( شایگان ،همان ص۷۹)فروریختن ارزشهای گذشته ..جوامع پیشرفته ومتجدد آسیایی را به طرز زننده ای پول پرست کرده است(شایگان ،همان ص۱۵۴)اهمیت دادن به پول در این جوامع به طبقه سوداگر محدود نمی شود،بلکه تب پول درآوردن همه طبقات را دربر می گیرد،وحتی روشنفکران را که می بایستی اصولا کمتر ازهر طبقه دیگر به این موضوع توجه داشته باشند.ولی برای بسیاری از افراد این قشر اجتماعی ،ثروت پناهگاهی است که می توان در کمین آن به تکامل خود پرداخت وچون بسیاری از استعدادهای این کشور مجال شکفتگی نمی یابند وراه های متعارف بیان درونی که در جوامع غربی وجود دارد در اینجا بسته است،اینگونه افراد یگانه راه بقای خود را در گوشه گیری می یابندوبرای اینکه بتوانند به خلوت خود برسند نیازمند پولند.در چنین وضعی پول جنبه وسیله آزادی را پیدا می کند.
برای ثروتمندان تازه به دوران رسیده این جوامع،پول یگانه هدف است.ولی ازآنجا که این طبقه نه از سنت بورژوازی غرب برخوردار است ونه به آرمانهای پیشین ملت خود وفادار ،پول موجب بروز انواع رفتارهای ناهنجار ،بویژه بی ذوقی وکج سلیقگی می شود.کج سلیقگی این طبقه واقعا حیرت انگیز است. آثار آن را در حرکات نسنجیده ،در زرق وبرق مبتذل تزیینات خانه،...،در آشفتگی مهمانیها در حرفهای بی مایه می بینیم...( شایگان ،همان ص۱۵۵)
«درسالهای اخیر ،از یک طرف به دارندگان ثروت ،اجازه نمایش ثروت داده شده واز طرف دیگر با واردات وتبلیغات واقدامات مشابه(نمایشگاه،مراکزتجاری،تلویزیون)در مردم نیاز شدید به کالاهای مصرفی بوجودآمده است.وقتی نمایش ثروت آغاز واز طرف دیگر از همه سو انواع نیازها به مردم تزریق شد ،یک بیماری واگیر تمام جامعه را فرا می گیرد از کوچک وبزرگ وفقیر و... همه وهمه کم وبیش آن چیزها را می خواهند.زیرا از اینجا به بعد مقایسه های اجتماعی شروع می شود افراد خودرا با همردیفان وافرادی که وضعشان کمی بهتر از آنها است مقایسه کرده واگر از آنها کمتر باشند احساس عقب افتادگی ومحرومیت نسبی می کنند .بدین صورت مردم به خرید کالا های خارجی تحریک وترغیب می شوند ،نه آنکه به فکر تحریم ودر صدد مهار آن باشند.(اقتباس از رفیع پور ،همان ص۲۰۷)
خلاصه آنکه اولا: در جامعه هند مردم عموم از اینکه فقیربودند خجالت نمی کشیدند ،زیرا فقر نه تنها یک ارزش منفی در بین آنها نبود بلکه موجب آزادی ورستگاری می شد ونیاز به احترام وهمشکلی افراد خدشه دار نمی شد تا آنها احساس حقارت کنند .در نتیجه احساس رقابت در داشتن امکانات زندگی آن هم از نوع خارجی آن در جامعه هند نبوده است .
ثانیا :آنها به ارشهای اخلاقی وفرهنگی خود پایبند بوده وبه این آسانی ورود بیگانه وصنایع آنها را به خود راه نمی دادند،ولی این مکانیزم با تغییر ارزشها متاسفانه از جامعه ما کم رنگ شده است .
ثالثا:مجموعه عوامل اخلاقی مانند دنیازدگی و..وعوامل اجتماعی همانند تجمل گرایی وتفخر وولخرجی ومصرف گرایی وتهاجم فرهنگی و..وعوامل سیاسی مثل اهداف توسعه طلبانه وشیطنت آمیز شرکتها ودولتهای غربی وفقدان وحدت وانسجام و...همه همه دلایلی هستند که مانع از تحریم همه جانبه وکلی محصولات اسرائیلی می باشند.
منابع ومآخذ:
مولفان ؛رجبی محمود وکافی مجید وتاریخ تفکر اجتماعی در اسلام،چاپ سمت،چاپ اول،سال۱۳۷۸
شایگان ؛داریوش؛آسیا در برابر غرب؛موسسه انتشارات امیرکبیر؛چاپ چهارم؛تهران سال۸۲
مطهری،مرتضی؛خدمات متقابل اسلام وایران نشر صدرا تهران ج۱
مشایخ،فاطمه؛ قصص الأنبیاء( قصص قرآن) انتشارات فرحان،چاپ اولتهرانسال ۱۳۸۱
دشتى ،محمد ، ترجمه نهج البلاغة- موسسه انتشارات مشهورچاپ اول؛ قم سال ۱۳۷۹
عطائى ،محمد رضا؛ مجموعه ورام، آداب و اخلاق در اسلام ناشرآستان قدس، چاپ: اولمشهد سال ۱۳۶۹
شهید مطهری حماسه حسینى ج۳جلدنشر:صدرا تهران
علامه مجلسى؛بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار نشر اسلامیه، چاپمکرر تهرانسال مختلف
رفیع پور فرامرز،توسعه وتضاد؛نشر شرکت سهامی انتشار؛چاپ چهارم،تهران ،سال۷۹
ولایتی علی اکبر؛ فرهنگ وتمدن اسلامی؛نشر دفتر معارف،چاپ چهارم،سال ۱۳۸۴
سایت اطلاع رسانی امام مهدی (عج) سه شنبه ۲۰ آذر1386
دیدگاه شما