مولای من، چه کنم که ریختن خاک و کاه به سر و زدن گل بر پیشانی نشان از خود بیخود شدن ماست. حقاً مصیبت بزرگی به ما رسیده و عزیز بزرگواری را از دست دادهایم که در سلام بر او باید بگوئیم: «السلام علی الخد التریب» موهای سر و صورت آقا و مولایمان پریشان روی خاک سر و صورت آقایمان امام حسین، علی اکبر، ابالفضل العباس، قاسم بن الحسن(علیهم السلام) آغشته به خاک و خون، سه روز روی زمین؟
آیا ظالمان گذاشتند نعلین، چکمه یا کفش در پای آن بزرگواران باقی بماند؟! اکنون با پای برهنه راه میروم و اشک میریزم! چرا که علویات در آن روز ناله کردند: «و امحمدا، اما فیکم مسلم، واحسیناه، وا علیا» و در بیابان داغ کربلا دویدند. در مصیبت چنین عزیز با عظمتی چه حالی باید داشت؟ خورد و خوراک، لباس و پوشاک معنی دارد؟ به دنیا بگویید: عزاداری آقای شهید و مظلوم و غریبمان، ما را از همه چیز به خود مشغول داشته است.
اکنون روز اعلام بیزاری از دشمنان امیر المؤمنین(علیه السلام) است.
بیزاری از آنان که با سنگ بر سر مولای عالمین سید الشهداء( علیه السلام ) جسارت کردند، بیزاری از کسانی که سنگ و خاکستر از پشت بامها بر سر آل الله(علیهم السلام) ریختند.
در حقیقت به دنیا اعلام میکنیم که پیشوایانی معصوم داشتیم که دادرس مظلومان، فریادرس بیچارگان، یاری دهندهی بیکسان و یتیمان بودند، ولی جفا پیشگان ظالم، دنیا پرستان، غاصبان، حقکشان، بشریت را از نور وجود ایشان محروم کردند. به هر طریق که توانستند ایشان را آزردند، که دست از عدل، عدالت، کمک به دیگران، هدایت مردم، معتقد نمودن مردم به خدا و قیامت و قرآن بردارند. با تبعید، زندانی کردن، کشتن، زندانی کردن زن و فرزند، حتی با خرابی قبور مطهرشان، دست جنایت را فراتر از تصور بشر بیرون آورند.
شیعه هر روز، هر ماه، هر سال، به خصوص در عاشورا، با اشک ریختن، سینه زدن، با خدا و پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل بیتش درد دل میکند و از عمق جان مینالد و در آن مصیبت میسوزد و بر عقیدهی خود ثابت است و پافشاری میکند.
عزای آن که عزادار او خدا باشد زیاد کس نرود تا جهان به پا باشد
اکنون احرام مشکی و محرم را بر تن میکنیم و گوش خود را آماده شنیدن نام زیبای حسین( علیه السلام ) مینماییم.
چشمان خود را قرین به دیدن حرم شش گوشه و کلمهی زیبای کربلا و عاشورا مینماییم. دهان خود را معطر به فریاد یا حسین میکنیم.
در این احرام با اشک ریزان و بر سر و سینه زنان به استقبال کاروان کربلا میرویم که شش ماه است از مدینه حرکت کردهاند.
به استقبال سید الشهداء و قمر بنی هاشم و علی اکبر و علی اصغر(علیهم السلام) و بقیهی عزیزان حسین که سر بر آستانش گذاشتند.
به استقبال زینب کبری و ام کلثوم و رباب و سکینه و رقیه (علیهم السلام) و همهی تشنه لبانی که عطش و اسارت را در راه حسین(علیه السلام) بر جان خریدند.
با دلی سوخته همرنگ مولا صاحب عصر(عجّل الله فرجه الشریف) می شویم و با او در عزای جد مظلومین اشک میریزیم گر چه تمام قطرات اشک عالم را قیاسی با یک قطرهی خونین اشک صاحب عصر نیست.
محرم رسید
و کاروان نزدیک...!
دیدگاه شما