به گزارش کورنگ به نقل از بهارانه، این شخص نه امامزاده است و نه شخص نامداری است ؛ اما وجود این مقبره در پارک ممکن است جای سوال برای برخی افراد باشد. برای تهیه عکس و گزارش در محل این مقبره حاضر شدیم که با پیرمردی که از اهالی همین محل بود مواجه شدیم، از وی در مورد این سید جویا شدیم . وی گفت: من 50 سال است که در این محله زندگی می کنم و این سید را می شناختم.
سکنه حسین بابا گفت: قبلا این پارک قبرستان بود و شهرداری تصمیم گرفت اینجا را به پارک تبدیل کند، لودر همه قبرها را خراب کرد اما وقتی به این قبر رسید لودر پنچر شد و راننده آن بی هوش شد. همسایه ها جمع شدند و راننده لودر را به هوش آوردند.
پیر مرد ادامه داد: همان شب شهردار بهار برای آوردن لاستیک لودر به همدان رفت تا با تعویض لاستیک یک بار دیگر کار را انجام دهند اما در راه برگشت با اهل و عیال خود تصادف کرد و همه در تصادف فوت کردند و این شد که همه قبرها را خراب کردند اما قبر این سید را نتوانستند خراب کنند و این قبر باقی ماند.
پیرمرد با اشاره به قسمتهای مختلف پارک گفت: در این پارک سید های زیاد دیگری هم وجود داشت به طور مثال قبر برادر این سید هم ده متر پایین تر قرار دارد، اما مقبره این سید کرامتی داشت که اجازه تخریب آن داده نشد و بنا به دلایلی نشد که این قبر را خراب کنند و این قبر باقی ماند.
ساکن حسین بابا به شایعاتی در مورد وجود مار در زمان تخریب اشاره کرد و گفت: من شنیده ام که می گویند موقع خراب کردن قبر مار از آن درآمده ؛ اما من که در همسایگی این محل سکونت دارم چنین چیزی ندیدم.
پیرمرد گفت: سید اسد یک کارگر ساده بود که در باغها و زمین های کشاورزی کار می کرد و انسان تلاشگری بود، پسرش هم به نام سید بولدور در قبرستان فعلی به خاک سپرده شده است و پدر بزرگش هم در زمان رضاشاه به روستاهای زنجان تبعید شد.
این پیرمرد در مورد مرمت قبر سید اسد گفت: چند سال پیش یک خانم اهل بهار در سفر به مکه در مکه فوت می کند . او در وصیتنامه خود وصیت می کند که" من یک زمین دارم آن را بفروشید و پولش را خرج درست کردن قبر سید اسد کنید" و اینطور شد که فرزندان آن خانم بعد از مرگش آمدند و این مکان را درست کردند.
پیرمرد در مورد کرامات سید اسد گفت: من خودم از این سید حاجت گرفته ام و با نذر یک روز نماز و روزه به این سید پسرم شفا پیدا کرد. مردم هم گاهی در اینجا نذر کرده و روضه می گیرند.
انتهای پیام/
دیدگاه شما