به گزارش کورنگ به نقل از همدان پرس؛ ساعت ۹ صبح روز گذشته جواني راهي کلانتري شفاي مشهد شد و به افسرنگهبان گفت: چند ساعت قبل، همسرم را به قتل رسانده ام. در پي دريافت اين خبر و به دستور سرگردمقدم (رئيس کلانتري شفا) گروهي از مأموران براي بررسي موضوع به محل اعلام شده عزيمت کردند. آنان با مشاهده جسد زن ۲۰ساله که روي تخت خفه شده بود، مراتب را به قاضي سيدجواد حسيني(قاضي ويژه قتل عمد) اطلاع دادند. دقايقي بعد با حضور مقام قضايي، پزشک قانوني و عوامل بررسي صحنه جرم در محل جنايت، تحقيقات در اين باره آغاز شد. جسد مربوط به زن جواني بود که يک روسري به دور گردنش پيچيده شده و روي تخت افتاده بود.
اين گزارش حاکي است: با انتقال جسد به پزشکي قانوني، بازجويي هاي قضايي و تخصصي از متهم به قتل در کلانتري شفا ادامه يافت. اين جوان که مدعي بود تنها ۵۰روز از تاريخ ازدواجش مي گذرد در تشريح چگونگي ماجراي قتل به قاضي «حسيني» گفت: از قبل با همسرم اختلاف داشتم، پيامک بازي هاي او ظن مرا برانگيخته بود و به همين دليل هم با يکديگر قهر کرده بوديم. همسرم در يک آرايشگاه کار مي کرد. ساعت ۲۳ شب بود که از سر کارم به منزل آمدم ولي همسرم در خانه را باز نمي کرد. به هر طريقي بود وارد خانه شدم و براي خودم تخم مرغ درست کردم.
او در اتاق خواب و روي تخت نشسته بود و باز هم پيامک بازي مي کرد. وقتي مشاجره ما شروع شد به پدرش زنگ زدم همسرم لباس هايش را پوشيد تا از منزل بيرون برود اما پدرش گفت نگذارم او از خانه بيرون برود. در همين گير و دار او صداي تلويزيون را بلند کرد. گفتم به آرامش نياز دارم. تو مي داني که من بيماري افسردگي دارم. صداي تلويزيون را کم کن که همسايگان ناراحت مي شوند!... ولي در پاسخ گفت: تو ديوانه اي! اين جمله را که گفت با هم درگير شديم و ۲انگشت من زخم شد. گردنش را فشار دادم و سپس روسري اش را دور گردنش بستم که صورتش سياه شد. ساعت ۳ بامداد بود که او را رها کردم و به منزل پدرم در رضاشهر رفتم و به مادرم گفتم که با همسرم درگير شده ام بعد از آن هم به خانه خواهرم رفتم و صبح هم خودم را به کلانتري رساندم و تسليم قانون شدم.
بنابر اين گزارش، پس از اعترافات صريح متهم به قتل همسرش، قاضي حسيني دستور بازداشت موقت وي را در حالي صادر کرد که بررسي گوشي تلفن همراه مقتول درباره ادعاي متهم و کشف زواياي پنهان اين پرونده جنايي ادامه دارد.
دیدگاه شما